شهاب های مهاجر
پنجشنبه, ۱۲ مرداد ۱۳۹۶، ۱۱:۴۷ ق.ظ
به آسمان نگاه میکنم. گاهی که به آسمان نگاه میکنم، در جلد یک شکارچی فرو میروم. یک شکارچی که کاری با درختهای جنگل ندارد، و غزالهای گریزپا برایش جالبترند؛ به انتظار دیدن یک شهاب، گسترهی آسمان را با نگاهم جاروب می کنم. ستاره های پسزمینه را البته دوست دارم. آنها هم به موقع خود، الهام بخشند و هر کدام افکارم را به اندازه ی فاصلهای که با او دارم، عمق میدهد؛ اما امشب ذهنم متوجه شهاب هاست. به این فکر میکنم که ستارههای پسزمینه، همیشه هستند. وقتی همیشه هستی، به مرور، به خودِ پسزمینه، میچسبی. پسزمینه هر چند زیبا، پسزمینه است و هر چیزی که به آن بچسبد، مستعد پسزمینه شدن، حتی اگر چیز مورد نظر، یک ستارهی درخشان یا گلسرخی استثنائی و پسزمینه ی مورد نظر، آسمان یا کاغذ دیواری یک اتاق باشد؛ به مرور فراموش میکنی که... ادامه مطلب
۹۶/۰۵/۱۲